با توجّه به این که توده، در لغت به معنی انبوه مردم، عامّه ی خلق و اکثریّت مردم آمده است،[2] در واقع، جامعه ی ولایی جامعه ای است که همان توده و عامّه ی مردم به ولایت گرویده اند و آن را مبنای حقوق عمومی و روابط اجتماعی خویش می دانند. در این صورت، این که گفته شود جامعه ی ولایی برای توده ها ارزش قائل نیست، جمله ای غیر منطقی و نادرست است؛ چون این توده ی مردم اند که مبنای حقوق اساسی و روابط اجتماعی جامعه ی خود را این چنین برگزیده اند و با میل و رغبت بدان گرویده اند، بدون آن که اجبار و تحمیل در میان باشد و معنی ندارد که بگوییم، خود مردم، برای خود ارزش قائل نیستند. اما اگر مقصود گوینده، از جامعه ی ولایی، در این سؤال، حکومت ولایی باشد؛ به این معنی که حکومت ولایی، برای توده ی مردم ارزش قائل نیست و انحصارگر است، در پاسخ باید گفت: این شبهه و توهّم ناشی از نفهمیدن جوهره ی ولایت در معارف دینی اهل بیت(علیهم السلام)است. با تأمّل در مؤلّفه های سه گانه ی جامعه ی ولایی که در فصل اوّل گذشت به خوبی روشن می شود که جامعه ی ولایی جامعه ای متّحد و مستحکم و متشکّل از انسان های حق خواه و پیرو ارزش های اخلاقی دینی است که با اراده و اختیار آزاد خویش، رهبری آگاه و معصوم (در حکومت معصومان) یا عادل (در حکومت فقیه) را برمی گزینند و هیچ یک از خصلت های انحصارگرایی و انحصارطلبی در آن نباید مشاهده شود. واژه ی انحصارگرایی و انحصارطلبی، در عرف علوم سیاسی، چنین معنی می شود: برای اشاره به هر گونه تجاوز از حدود قانونی و اخلاقی به کار می رود که حریم آزادی دیگران را مختل نماید و مزایا و امتیازاتی، بیش از حدّ لازم، به شخص یا گروه خاصّی اختصاص دهد، یا مانع شرکت دیگران در حکومت یا در امور اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی گردد[3]. در حالی که، در جامعه ی ولایی، هیچ کس حقّ تجاوز از قانون و تعدّی به حقوق دیگران را ندارد و تمام شهروندان، حتّی کافران ذمّی که زیر پوشش نظام اسلامی قرار می گیرند، از حقوق قانونی خود برخوردارند و کسی که حریم آنها را محترم نشمرد، از عدالت ساقط می شود، به طوری که نه تنها لیاقت و شایستگی ولایت و زمام داری را از دست خواهد داد، بلکه شایستگی مناصب پایین تری، مثل امامت جماعت و اقامه ی شهادت در دادگاه نیز از او سلب خواهد شد. فعّالیّت و شرکت در تمامی امور اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، طبق موازین شرعی و الهی، کاملا آزاد است و برای هیچ صنف و دسته ای، امتیازی خاص قابل پذیرش نیست و تنها ملاکِ امتیاز، رعایت تقوا و حدود الهی، در بُعد فردی و اجتماعی خواهد بود چرا که به گفته ی قرآن کریم: (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَالله اَتْقیکُمْ)؛ گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.[4] پی نوشتها: [1] ر.ک: ابراهیم یزدی، پیام هاجر، فروردین 77. [2] ر.ک: لغت نامه دهخدا، ج 5، واژه ی توده. [3] فرهنگ علوم سیاسی، ص 210 - 211. [4] سوره ی حجرات (49) آیه ی 13. منبع: ولایت فقیه، مصطفی جعفرپیشه فرد، نشر مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).
با توجّه به آن که جامعه ی ولایی ارزشی برای توده ها قائل نیست، آیا نباید آن را انحصارگر دانست؟[1]
با توجّه به این که توده، در لغت به معنی انبوه مردم، عامّه ی خلق و اکثریّت مردم آمده است،[2] در واقع، جامعه ی ولایی جامعه ای است که همان توده و عامّه ی مردم به ولایت گرویده اند و آن را مبنای حقوق عمومی و روابط اجتماعی خویش می دانند. در این صورت، این که گفته شود جامعه ی ولایی برای توده ها ارزش قائل نیست، جمله ای غیر منطقی و نادرست است؛ چون این توده ی مردم اند که مبنای حقوق اساسی و روابط اجتماعی جامعه ی خود را این چنین برگزیده اند و با میل و رغبت بدان گرویده اند، بدون آن که اجبار و تحمیل در میان باشد و معنی ندارد که بگوییم، خود مردم، برای خود ارزش قائل نیستند.
اما اگر مقصود گوینده، از جامعه ی ولایی، در این سؤال، حکومت ولایی باشد؛ به این معنی که حکومت ولایی، برای توده ی مردم ارزش قائل نیست و انحصارگر است، در پاسخ باید گفت: این شبهه و توهّم ناشی از نفهمیدن جوهره ی ولایت در معارف دینی اهل بیت(علیهم السلام)است. با تأمّل در مؤلّفه های سه گانه ی جامعه ی ولایی که در فصل اوّل گذشت به خوبی روشن می شود که جامعه ی ولایی جامعه ای متّحد و مستحکم و متشکّل از انسان های حق خواه و پیرو ارزش های اخلاقی دینی است که با اراده و اختیار آزاد خویش، رهبری آگاه و معصوم (در حکومت معصومان) یا عادل (در حکومت فقیه) را برمی گزینند و هیچ یک از خصلت های انحصارگرایی و انحصارطلبی در آن نباید مشاهده شود.
واژه ی انحصارگرایی و انحصارطلبی، در عرف علوم سیاسی، چنین معنی می شود:
برای اشاره به هر گونه تجاوز از حدود قانونی و اخلاقی به کار می رود که حریم آزادی دیگران را مختل نماید و مزایا و امتیازاتی، بیش از حدّ لازم، به شخص یا گروه خاصّی اختصاص دهد، یا مانع شرکت دیگران در حکومت یا در امور اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی گردد[3].
در حالی که، در جامعه ی ولایی، هیچ کس حقّ تجاوز از قانون و تعدّی به حقوق دیگران را ندارد و تمام شهروندان، حتّی کافران ذمّی که زیر پوشش نظام اسلامی قرار می گیرند، از حقوق قانونی خود برخوردارند و کسی که حریم آنها را محترم نشمرد، از عدالت ساقط می شود، به طوری که نه تنها لیاقت و شایستگی ولایت و زمام داری را از دست خواهد داد، بلکه شایستگی مناصب پایین تری، مثل امامت جماعت و اقامه ی شهادت در دادگاه نیز از او سلب خواهد شد.
فعّالیّت و شرکت در تمامی امور اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، طبق موازین شرعی و الهی، کاملا آزاد است و برای هیچ صنف و دسته ای، امتیازی خاص قابل پذیرش نیست و تنها ملاکِ امتیاز، رعایت تقوا و حدود الهی، در بُعد فردی و اجتماعی خواهد بود چرا که به گفته ی قرآن کریم:
(إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَالله اَتْقیکُمْ)؛ گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.[4]
پی نوشتها:
[1] ر.ک: ابراهیم یزدی، پیام هاجر، فروردین 77.
[2] ر.ک: لغت نامه دهخدا، ج 5، واژه ی توده.
[3] فرهنگ علوم سیاسی، ص 210 - 211.
[4] سوره ی حجرات (49) آیه ی 13.
منبع: ولایت فقیه، مصطفی جعفرپیشه فرد، نشر مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).
- [سایر] آیا «جامعه ی ولایی جامعه ای مستبد»[1] و ولایت فقیه استبداد نیست؟
- [سایر] شبهه: جامعه ولایی انحصارگرا و مستبد است.
- [سایر] آیا جامعه ی ولایی، انحصارگرا و مستبد است؟
- [سایر] ابعاد تغییر نظام ارزشی جامعه چیست؟
- [سایر] آیا با توجه به تاریخ همیشه توده های مردم گمراه هستند؟
- [سایر] می خواستم بپرسم چرا پیامبر(ص) که معصوم بودند و شأن ولایی داشتند محافظ نداشتند اما در جامعه ما تمام اشخاص مهم از جمله مقام معظم رهبری محافظ دارند علت چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] رأی دادن به نمایندگانی که برای دفاع از اصول و معیارهای اخلاقی و ارزشی جامعه بر نمیخیزند و متأسفانه در برخی از موارد به منافع شخصی و گروهی خود میاندیشند چه صورت دارد؟
- [سایر] با توجه به اینکه ولی فقیه حرف آخر را در جامعه می زند جایگاه تشکل های سیاسی در جامعه کجاست ؟
- [سایر] با توجه به این که دین مبین اسلام می فرماید: زن ها حق ازدواج با غیر مسلمان را ندارند، آیا با توجه به مبحث جامعه شناسی، این امر یک جامعه بسته تلقی می گردد یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] من تا به حال پول ربا می دادم اما اینک توبه کرده ام. 1 آیا ارزشی که بنابر تورم از سکون سرمایه ام کسر شده محاسبه میگردد؟ 2- تکلیف چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر شنونده بتواند وجه صحّتی برای گفته غیبتکننده پیدا کند، گرچه دفاع از کسی که غیبت او میشود لازم نیست، ولی شنیدن آن غیبت حرام است و باید مجلس را ترک کند و اگر مقدور نیست باید توجّه نکند و اگر بهطور ناخواسته شنید، باید ترتیب اثر ندهد. [1]. حجرات، 12.
- [آیت الله اردبیلی] بر اساس احکام اسلام، باید به آبادی دنیا و رفاه خانواده و جامعه، کمال توجّه را داشت و با دیدگاهی اُخروی و عادلانه و نیز با تدبیر و آگاهی از احکام معاملات، به تجارت و زراعت و کسب حسنات دنیا و رشد اقتصادی و وسعت در رزق و معاش رسید. در روایت آمده است که تجارت موجب توانگری و فزونی عقل وعزت است(1) و نیز آن کسی که به جهت بینیازی از مردم و تأمین خانواده و نیکی به همسایگان به طلب دنیا رود، در روز قیامت چهرهای چون ماه درخشنده خواهد داشت(2) و نیز در روایات، بازرگانان و کسبه به آموختن فقه و پرهیز از ربا و راستگویی و مدارا امر شدهاند (3).
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله مظاهری] اگر از روی نسیان و غفلت ربا خورد گرچه گناه نکرده است، ولی باید بعد از توجّه، آنچه را گرفته است به ربا دهنده رد کند، ولی اگر از روی جهل بود، (چه جهل قصوری یا تقصیری و چه جهل به حکم یا به موضوع بود)، بعد از علم لازم نیست آنچه را ربا خورده است رد کند و از آن به بعد باید اطراف آن کار زشت که دنیا و آخرت ربا گیرنده و ربادهنده را تباه میکند نگردد. [1]. بقره، 279. [2]. حدید، 11. [3]. بقره، 276.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام مراء و جلال است و در روایتی از رسول گرامی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده است که کراراً جبرئیل از طرف حقّ تعالی نهی از مراء و جدال مینمود و آن اقسامی دارد: الف) پافشاری در اثبات باطل و یا در نابودی حق، و گناه این قسم در حدّ کفر است و در قرآن اطلاق جبّار بر آن شده است: (وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنید)[1] (و هر زورگوی لجوجی، نا امید شد.) ب) لجاجت و مشاجره در اینکه غلبه بر دیگری پیدا کند و به عبارت دیگر فخرفروشی و کشتیگرفتن در گفتگوها، و این صورت نیز از گناهان بزرگ است و مفسده فراوانی در بر دارد، بلکه منشأ گناهان دیگری است و غالب جدالها در بین مردم از این قبیل است. ج) جدال و مشاجره در اثبات نمودن حقّ یا از بین بردن باطل و یا ارشاد جاهل، نظیر مباحثهها و گفتارها و برخوردهای علمی که اهل علم با یکدیگر دارند، و این قسم گرچه حرام نیست، ولی باید توجّه داشت که در این گفتگوها شیطان و نفس امّاره و هوی در کمین است و چه بسیار (بهطور آگاهانه یا ناآگاهانه) منجر به جدالهای حرام میشود، البته باید توجّه داشت که در همین نوع هم از الفاظ غیر مؤدّب پرهیز نمود و این قسم از جدال و مشاجره به اندازه احتیاج بلکه به اندازه ضرورت باشد. [1]. ابراهیم، 15.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هیچ مسلمانی نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، بلکه باید آنها را از روی دلیل به فراخور حال خویش بداند ولی در فروع دین یعنی احکام و دستورات عملی، اگر مجتهد باشد (یعنی بتواند احکام الهی را از روی دلیل به دست آورد) به عقیده خود عمل می کند و اگر مجتهد نباشد باید از مجتهدی تقلید کند، همان گونه که مردم در تمام اموری که تخصص و اطلاع ندارند، به اهل اطلاع مراجعه می کنند و از آنها پیروی می نمایند.(1) و نیز می تواند عمل به احتیاط کند، یعنی در اعمال خود طوری رفتار نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر بعضی از مجتهدین کاری را حرام و بعضی مباح می دانند آن را ترک کند و یا اگر بعضی، آن را مستحب و بعضی واجب می دانند آن را حتماً به جا آورد، ولی چون عمل به احتیاط مشکل است و احتیاج به اطلاعات نسبتاً وسیعی از مسائل فقهی دارد، راه برای توده مردم غالباً همان مراجعه به مجتهدین و تقلید از آنهاست.
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج سنّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از محبوبترین نهادها در نزد پروردگار و موجب رحمت و کثرت رزق و طرد بیبندوباری و فحشا از جامعه است(1) و خداوند متعال جامعه اسلامی را به ایجاد عُلقه ازدواج بین زنان و مردان مجرّد امر فرموده و وعده فضل و گشایش بر آنان داده است.(2) علاقه به خانواده و همسر، از اخلاق انبیاء و نشانه کثرت ایمان است به گونهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاقه به همسر را در ردیف علاقه به نماز و شمیم عطر قرار داده است(3). در روایات آمده است: آنگاه که خداوند متعال اراده میکند خیر دنیا و آخرت را به مسلمانی ارزانی دارد، به وی قلبی خاشع و زبانی ذاکر و جسمی صابر و همسری مؤمن عطا میکند که به هنگام نظر به او مسرور شود و در غیاب شوهرش از خود و اموال او پاسداری کند(4) و نیز در روایت آمده است: اگر مردی به خواستگاری آمده که دین، اخلاق و امانتداری او را میپسندید، خواستگاری او را بپذیرید در غیر این صورت فتنه و فساد عظیمی زمین را فرا خواهد گرفت.(5)
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر یعنی احساس وظیفه و نظارت همگانی در جهت اصلاح آحاد جامعه و دولتمردان و دستور به نیکی و بازدارندگی از پلیدی و زشتی از فرائض بزرگ اسلامی است که به وسیله آن، دیگر فرائض بر پا میشود و نشانه ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر و راه نیل به مقام بهترین امّت و ملّت بشری است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: (این فریضه راه انبیاء و روش صالحان و تکلیف بزرگی است که به واسطه آن، دیگر فرائض اجرا میگردد، راهها اَمن میشود، کسب و تجارت حلال میگردد و رونق مییابد، حقوق مردم تأمین میشود، زمینها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و کارها به صلاح میآید.)(1)